welcome خوش آمدی

۱۳۹۱ آبان ۱۵, دوشنبه

مروري بر بازاريابي کتاب در ايران و جهان

مروري بر بازاريابي کتاب در ايران و جهان

با تأکيد بر بازاريابي کتاب کودک[1][1]

ليلا مکتبي­فرد[2][2]

چکيده

در ادبيات بازرگاني امروز دنيا، بازاريابي به معني کليه تلاشهايي است که يک کارآفرين اقتصادي براي طراحي، توليد، توزيع يا فروش کالا و خدمت به مصرف کننده نهايي و جلب رضايت او متحمل مي­شود. امروزه در کنار فروش و عرضه کالاهاي سنتي و مواد طبيعي و مصرفي، کالاها و خدمات فرهنگي نيز جايگاه اقتصادي ويژه­اي دارند و ناشران به عنوان توليدکنندگان يکي از شاخص­ترين اقلام فرهنگي يعني کتاب، به استفاده از روشهاي بازاريابي نياز دارند. بازاريابي از دو نظام کلي پيروي مي­کند: محصول­گرا[3][3] و بازارگرا[4][4]. با توجه به تمرکز نظام بازارگرا بر مصرف‌کننده[5][5] و نيازهاي او و خصوصيات کتاب به عنوان يک کالاي فرهنگي، استفاده از نظام بازارگرا براي بازاريابي کتاب توصيه مي­شود. بازاريابي کتاب به شيوه­هاي گوناگوني قابل اجراست. برگزاري نمايشگاه­هاي کتاب[6][6]، نوآوري در اداره کتابفروشي­ها و استفاده از فناوري­هاي جديد براي فروش کتاب، آگهي­هاي تجاري، توزيع هداياي تبليغاتي، انتشار دوره­اي فهرست انتشارات توسط ناشران، نقد و بررسي کتابها در مطبوعات، وبلاگ­ها، کتابخانه­هاي عمومي و ساير مراکز فرهنگي، توجه بيشتر به وضعيت ظاهري کتاب، برگزاري جشن رونمايي کتاب، چاپ پوستر، اقتباسهاي ادبي و... از جمله روشها و فعاليتهايي است که به رونق بازاريابي کتاب در ايران کمک مي­نمايد. بر اساس نمونه­هاي موجود، اعمال برخي از اين روشها ­در ميان ناشران کودک، شايع­تر از ناشران بزرگسال بوده است. در عين حال، بسياري از ناشران ايراني تمايلي به سرمايه­گذاري و فعاليت گسترده در حوزه بازاريابي کتاب ندارند، زيرا هزينه­هاي مترتب بر اين نوع فعاليتها را بيشتر از ميزان سودي که به تجارت آنها باز مي­گرداند، مي­دانند.

کليدواژه­ها: اقتصاد نشر، تجارت کتاب، بازاريابي کتاب، بازاريابي کتاب ـ روشها، ناشران، ناشران کودک و نوجوان.

چگونگي عرضه محصول به بازار و ايجاد تسهيلات براي دسترسي هرچه آسان­تر مصرف کننده به کالاها و خدمات، همچنين معرفي کالاها و خدمات جديد شرکتهاي توليدي و خدماتي، از جمله مباحث بسيار مهم و کليدي اقتصاد و تجارت امروز جهان به شمار مي‌روند. فرايندهايي که ناظر بر توزيع صحيح محصول و ايجاد ارتباط بهينه ميان توليد کننده و مصرف کننده باشد، در اصطلاح، «بازاريابي» ناميده مي­شود. بازاريابي در ابتدا به عنوان زيرمجموعه­اي از فنون بازرگاني و تجارت مطرح شد. در قرن بيستم، مبناي علمي اين حوزه بسيار گسترده شد و به عنوان رشته­اي دانشگاهي در بسياري از دانشگاه­ها تدريس گرديد (عليزاده، 1385، ص111).

در ادبيات بازرگاني امروز دنيا، بازاريابي به معني کليه تلاشهايي است که يک کارآفرين اقتصادي براي طراحي، توليد، توزيع يا فروش کالا و خدمت به مصرف کننده نهايي و جلب رضايت او متحمل مي­شود و بدين ترتيب مي­توان استنباط کرد که بازاريابي، کليه عمليات يک بنگاه اقتصادي را شامل مي­شود. انجمن بازاريابان آمريکا بازاريابي را چنين تعربف کرده است: «بازاريابي به مجموعه­اي از فعاليتهاي بازرگاني اطلاق مي­شود که جريان کالاها يا خدمات را از توليدکننده تا مصرف­کننده نهايي هدايت نمايد» (بلوريان تهراني، 1378، ص6). يکي از کامل­ترين تعاريف بازاريابي نيز توسط «اشتراس» (1988، نقل در عليزاده، 1385، ص112) ارائه شده است: «بازاريابي شامل فعاليتهاي فردي و سازماني است که در جهت مشخص نمودن نيازهاي مشتري و برطرف ساختن آنها طراحي شده است و جهت­گيري آن تسهيل مبادلات با توجه به اهداف فردي و سازماني با تأکيد بر جلب رضايتمندي کاربر است».

در دايرة‌المعارف «ويکي پديا» با نگاهي نسبتاً متفاوت در مورد بازاريابي، آمده است: «بازاريابي پيشه و حرفه ايجاد پيوند ميان توليدکننده يا ارائه دهنده خدمات از يک سو و مشتريهاي بالقوه و بالفعل از سوي ديگر است. بازاريابي از پي آيندهاي اجتناب ناپذير و التزامي نظام سرمايه‌داري است، هرچند بازاريابي تنها به کشورهاي سرمايه داري محدود نمي­شود. شگردهاي بازاريابي در همه سامانه­هاي سياسي و بسياري از جنبه­هاي زندگي کاربرد دارند. در پديد آوردن شگردهاي بازاريابي، دانشهايي مانند روانشناسي، جامعه‌شناسي، و اقتصاد نقش ايفا مي­کنند. بازاريابي از طريق آگهي، بيلبورد و تبليغات با بسياري از هنرهاي خلاق نيز سر و کار پيدا مي‌کند» (بازاريابي[7][7]، 2007).

بازاريابي، نحوة عرضه، قيمت­گذاري، توزيع و تشويق و ترغيب محصولات و خدمات براي ورود به محيط بازار را تعيين مي‌کند. در واقع، بازاريابي يک فعاليت فروش کوتاه­مدت نيست، بلکه يک سرمايه گذاري بلند مدت است. وقتي بازاريابي به شيوه‌اي صحيح انجام شود، قبل از اينکه شرکت محصولي را توليد و وارد بازار نمايد شروع مي­شود و مدتها پس از فروش ادامه مي­يابد.

بازاريابي وظيفه‌اي است که نيازها و خواسته­هاي ارضا نشده را شناسايي نموده، اندازه و توانايي سودآوري بالقوه آن را تعريف و بازارهاي هدف را تعيين مي­کند، در مورد محصولات، خدمات، و برنامه­هاي مناسبي که براي خدمت به اين بازارهاي منتخب ضروري است، تصميم­گيري و در نهايت، به تمامي کارکنان سازمان اعلام نمايد که در مورد مشتريان و نحوه ارائه خدمات به آنها فکر کنند. به طور خلاصه، فرايند بازاريابي، تبديل نيازهاي در حال تغيير مردم به فرصتهاي سودآور است. هدف بازاريابي ايجاد ارزش با ارائه راه­حلهاي برتر، صرفه­جويي در زمان و فعاليتهاي جستجو و معامله است و استانداردهاي زندگي در کل جامعه را ارتقا مي­بخشد (کاتلر، 1383، ص24 و 25).

در يک نظام بازاريابي پيشرفته طبيعتاً قبل از اينکه توليدي صورت گيرد، راجع به محصول، مشتري و شناخت نيازهاي او تحقيقات کافي انجام مي­گيرد. نتايج تحقيق، نوع توليد را مشخص مي­کند و به کمک اهرمهاي پيشبرد فروش، فروش در مقاديري قابل توجه تحقق پيدا مي‌يابد (بلوريان تهراني، 1378، ص 9).

در بازاريابي، دو نظام، يا دو گرايش عمده وجود دارد. بسياري از بنگاه­هاي توليدي بدون قصد و برنامه­ريزي قبلي يکي از نظامها را برگزيده­اند. در حقيقت، تفاوت اين دو نظام در نحوه نگرش مديران يا صاحبان بنگاه­ها نسبت به مسائل توليد و توزيع است.

در نظام محصول­گرا[8][8] اولويت اصلي و اساسي با مقتضيات بنگاه است و با توجه به آن مقتضيات، در خصوص توليد يا عدم توليد يک کالا تصميم­گيري مي­شود و اصولاً بنگاه کالايي را توليد مي­کند که با توجه به منابع موجود ساخت آن مقرون به صرفه باشد. در اين نظام، تلاش مؤسسه معطوف به توليد کالاي بهتر با هزينه کمتر است و بررسي بازار و تحقيقات بازاريابي فقط براي شناسايي واکنشهاي مصرف­کننده نسبت به کالاهايي است که قبلاً توليد و توزيع شده است. بنابراين، به خلاقيت و نوآوري توجهي نمي­شود و هدف تعيين شده قبلي براي سود وجود ندارد، بلکه تفاضل خريد از فروش سود است. در اين حالت، بسته بندي فقط يک محافظ کالاست و نقشي در پيشبرد فروش، اطلاع­رساني و ايجاد انگيزه در مشتري ندارد. در نهايت اينکه در اين نظام مشتري يا مصرف­کننده عامل تعيين کننده به شمار نمي‌روند. در نظام بازارگرا،[9][9] اولويت و تقدم با مسائل مصرف­کننده و نيازهاي اوست و اعتقاد کلي بر اين است که بايد مشکلات، نيازها، خواستها و حتي ايده‌آلهاي مصرف­کننده را شناخت و کالايي را توليد کرد که پاسخگوي تعداد بيشتري از اين نيازها باشد. در اين نظام، کالايي توليد مي­شود که قابل فروش باشد و در آن بررسيها و تحقيقات بازاريابي جزء ضروري و اصولي نظام است، از خلاقيت­ و نوآوري استقبال مي‌شود، اعطاي اعتبار به مشتريان، خدمت به خريدار تلقي شده و تبليغات براي ارتباط با مصرف­کننده و پي­بردن به خواستها و نيازهاي او و در نهايت فروش بيشتر است (بلوريان تهراني، 1378، ص14). امروزه در کنار فروش و عرضه کالاهاي سنتي و مواد طبيعي و مصرفي، کالاها و خدمات فرهنگي نيز جايگاه اقتصادي ويژه‌اي دارند و ناشران به عنوان توليدکنندگان يکي از شاخص­ترين اقلام فرهنگي يعني کتاب، به استفاده از روشهاي بازاريابي نياز دارند. پس از اختراع صنعت چاپ، ناشران دريافتند چگونه با توده خوانندگان ارتباط فعال برقرار کنند. آنان پيش از آنکه تصميم به چاپ بگيرند و شمارگان آثار را مشخص سازند، سعي مي‌کردند ميزان تقاضاي بازار را ارزيابي کنند (موسوي­زاده، 1382، ص328).

بازاريابي کتاب

در نگاه اول، به دليل تفاوت ماهوي کتاب با کالاهاي ديگر بويژه کالاهاي مصرفي ممکن است، بي­نياز از بازاريابي به نظر برسد؛ اما واقعيت اين است که کتاب نيز مانند هر کالاي ديگري در چرخه اقتصادي تابع اصول بازار بوده و بيرون از چرخه عرضه و تقاضا نيست. بنابراين، براي اينکه اين چرخه به نحو صحيح گردش کرده و توازن اقتصادي داشته باشد، به اهرمهاي کمکي مانند بازاريابي نيازمند است.

آنچه مسلم است، در بازاريابي کتاب، با توجه به خصوصياتي که اين محصول دارد، همچنين با در نظر گرفتن مصرف‌کنندگان آن، بهتر است از نظام بازارگرا استفاده شود. مهم­ترين دليل اين التزام، تأکيد بر نيازسنجي در بازار نشر است. به عبارت ديگر، به تجربه ثابت شده هرگاه ناشر کتابهايي منطبق با سليقه و نياز خواننده و جامعه مخاطب بالقوه خود منتشر کند، به سرعت فروش رفته و به چاپهاي مکرر مي­رسند.

تأکيد بر وضعيت ظاهري کتاب و طرح روي جلد آن که مي­توان به نوعي آن را بسته­بندي اين محصول تلقي کرد، از ديگر مقوله‌هايي است که در نظام بازاريابي بازارگرا مورد تأکيد قرار گرفته و در يک نگاه اجمالي نقش مؤثري را در ايجاد جذابيت و دادن اطلاعات در يک نگاه اجمالي به خواننده ايفا مي­کند. گنجاندن تصوير در کتاب نيز از عواملي بود که در ابتداي امر پيرو هدفهاي بازاريابانه انجام گرفته است.

معرفي کتاب به جامعه کتابخوان که همواره يکي از مهم­ترين مقوله­هاي حوزه کتاب و کتابخواني بوده است، مي­تواند با کمک روشهاي بازاريابي به نحو مطلوبي محقق شود. در حقيقت، تمامي فعاليتهايي که در چارچوب بازاريابي کتاب انجام مي­شود، به معرفي برتر کتاب، حرکت کتاب در جامعه و دستيابي جامعه مخاطب به آن منجر خواهد شد.

مديران بازاريابي کتاب در برنامه­ريزي خود مي­توانند افراد زير را مدنظر قرار دهند:

1.گروهي ثابت که خريداران دائمي کتاب هستند؛ مانند تحصيل­کردگان و بزرگسالاني که وقت و پول کافي دارند و مطالعه جزئي از برنامه­هاي ثابت زندگي آنهاست. اين افراد عموماً در نمايشگاه­هاي بين­المللي، ملي و محلي نيز حضوري فعّال دارند.

2.افرادي که به طور اتفاقي کتاب خريداري مي­کنند. اين افراد نيز به منظور هديه دادن به افراد ديگر گهگاه اقدام به خريد کتاب مي­کنند.

3.گروهي که به دلايل متعدد از جمله نداشتن وقت، گراني کتاب، نداشتن فضا براي نگهداري آن، نداشتن انگيزه لازم براي کتابخواني و ... اصلاً کتاب نمي­خرند (موسوي زاده، 1382، ص 323).

4.دسته ديگري از خريداران کتاب نيز هستند که براي کودکان خود کتاب مي‌خرند. کودکان به دليل محدوديت در تواناييهاي خواندن، معمولاً خود قادر به انتخاب کتاب نيستند و بزرگسالان اين انتخاب را براي آنان انجام مي­دهند. بزرگسالان به صرف اينکه خود زماني کودک بوده­اند، نمي­توانند به راحتي به جاي کودکان تصميم بگيرند و به مطالعه و اطلاعات مفيد براي اين انتخاب نيازدارند.

هريک از اين گروه­ها با اعمال روشهاي خاص بازاريابي، به مشتريان بالفعل تبديل مي شوند.

زمان­ مناسب عرضه يک کتاب به بازار نشر، بسته به نوع مشتريان آن متنوع بوده و مديران انتشاراتي و بازاريابي بايد کار نشر و توزيع کتابها را با توجه به اين نکات انجام دهند. براي مثال خريداران عمومي کتاب در ماه­هايي از سال بيشتر به خريد کتاب روي مي­آورند. بر اساس بررسي­هاي انجام شده در کشورهاي غربي، بيشترين خرده فروشي کتاب، در ماه دسامبر است که بتدريج تا آگوست کاهش مي­يابد. از اين رو، ناشران بايد به گونه­اي برنامه­ريزي کنند که آثار مهم در ماه­هاي پرفروش به بازار عرضه شود (موسوي­زاده، 1382، ص334). در خصوص کتابهاي کودک نيز مي­توان سه ماهه تابستان را اوج تقاضاي بازار فرض کرد، بويژه در ايران که تلقي کلي نظام آموزشي و والدين از کتاب غيردرسي در طول تحصيل کودکان چندان مناسب نيست و کتاب تنها براي پرکردن اوقات فراغت کودکان در نظر گرفته مي­شود، سه ماه تابستان از نظر بازار نشر کتاب کودک اهميت ويژه اي دارد.

با توجه به اين نکات، بازاريابي کتاب کودک شرايط خاص خود را مي­طلبد. بازاريابان اين حوزه به دليل محدوديتهايي که مشتريان آنها يعني کودکان دارند، نمي­توانند به طور مستقيم با آنها ارتباط برقرار کنند و براي ايجاد اين ارتباط به واسطه‌هاي بزرگسالي نياز دارند که در نقش والدين، کتابداران و گاهي نيز معلمان، انتخاب کتاب را براي کودکان انجام­دهند. زمان ارائه کالا به بازار و شيوه­هاي تبليغات نيز به تبع همين تفاوتهاي ماهوي متفاوت خواهد بود.

نيازسنجي مخاطبان از اقدامهايي است که واحدهاي بازاريابي ناشران بزرگ نسبت به آن اهتمام ويژه­اي دارند. آگاهي از نيازهاي مخاطبان به شيوه­هاي گوناگون انجام مي‌شود. به نظر مي­رسد وظيفه نيازسنجي را مي­توان به پژوهشهاي بازاريابي واگذار کرد. در چارچوب اين پژوهشها مي­توان برآيندي از نيازهاي مخاطبان بالقوه به دست آورد و حتي در پاره­اي موارد نيازهاي آتي آنان را پيش­بيني کرد. چنين پژوهشهايي کارکردي دوسويه دارد؛ يعني علاوه بر تأمين نياز کاربران، به افزايش سود ناشران نيز منجر خواهد شد.

از سوي ديگر، کتاب با برخي اقلام مصرفي و نيازهاي روزانه قابل مقايسه نيست که مصرف­کننده با هر کيفيتي ناگزير از خريد آن باشد. در بازار کتاب، مشتريان چنانچه کتاب را متناسب با خواسته و سليقه خود نيابند، از خريد آن امتناع خواهند کرد. بنابراين، احترام به خواست و سليقه مخاطب اهميت حياتي در بازار کتاب دارد. اين نکته بويژه در خصوص نوجوانان اهميتي دو چندان دارد. «هميشه نخواندن را نبايد ناشي از علاقه نداشتن دانست. محتواي آثاري که در اختيار خوانندگان قرار مي­گيرد، در ايجاد علاقه­مندي بسيار مؤثر است. نخواندن گاه اعتراضي است به محتواي آثار و کيفيت نازل آنها» (قزل اياغ، 1383، ص 25). در خصوص بحث ما مي­توان «نخواندن» را «نخريدن» نيز تلقي کرد.

البته، برخي از صاحب­نظران معتقدند ناشران به تنهايي نمي‌توانند نيازهاي جامعه مخاطبان را تشخيص دهند و در اين خصوص به همفکري کتابداران و متخصصان ادبيات کودک نياز دارند (گرهارت[10][10]، 1991، ص 4). در پاره­اي موارد نيز به همين منظور جلسات مشترکي ميان ناشران و کتابداران برگزار مي­شود.

تاريخچه بازاريابي کتاب

تجارت کتاب احتمالاً در مصر باستان شکل گرفته است؛ جايي که کاتبان نسخ خطي، نسخه­هاي دست نويس آثاري را که شاعران و سخنوران با لحني موزون در جمع مردم مي­خواندند، به فروش مي­رساندند. کتابفروشان دوره­گرد نيز از زمان قرون وسطي شناخته شده بودند. در قرن دوازدهم، تجارت کتاب در پاريس و بولونيا به­ وجود آمد. در آن زمان کارگزاران در دکه هايي مجزا و با دريافت حق کميسيون، کتاب مي­فروختند (نشر- تاريخچه[11][11]، 1977، ص 223).

در قرن هجدهم، انتشار کتاب فعاليت اقتصادي رو به رشد و در عين حال متهورانه‌اي بود، و در قرن نوزدهم به صورت صنعتي تمام عيار، رخ نمود. در قرن بيستم با ظهور ساير رسانه­ها نظير سينما، تلويزيون، و راديو در فضايي رقابتي، اين تجارت رنگي ديگر به خود گرفت (تبل، 1993، ص 231). به نظر مي­رسد تجارت کتاب در شکل امروزين آن بويژه پس از رواج کتابهاي جلد کاغذي[12][12] در قرن نوزدهم ميلادي از آلمان آغاز شد (نشر ـ تاريخچه، 1977، ص 233).

از زمانهاي گذشته، بازاريابان تلاش مي­کردند به شيوه‌هاي مختلف از ميزان توجه و اهتمام به کتابي که ناشر آن را منتشر مي‌سازد، آگاه شوند. بازاريابان در نمايشگاه محلي شهرهاي مختلف شرکت نموده، با مردم صحبت و آگهي­هاي تبليغاتي را ميان آنان توزيع مي­کردند و کتاب­هاي زير چاپ را به آنان معرفي مي­‌نمودند و در نهايت اطلاعات به دست آمده را براي ناشر مي­فرستادند (موسوي­زاده، 1382، ص328).

برگزاري بازارهاي مکاره کتاب نيز يکي از نخستين فعاليتهايي است که در تجارت کتاب صورت مي­گرفته است. شهر فرانکفورت که در خصوص برگزاري بازارهاي مکاره قدمتي ديرينه دارد، ميزبان نخستين بازار مکاره کتاب جهان بوده و هم­اکنون نيز بزرگترين و مشهورترين نمايشگاه بين­المللي کتاب جهان در آن برگزار مي­شود.

در ايران، بسياري از افراد انتشارات اميرکبير را نقطه عطفي در صنعت و بازار نشر کتاب مي­دانند (رمضان شيرازي، 1383، 201). اين انتشارات در سال 1327 شمسي توسط عبدالرحيم جعفري تأسيس شد و شيوه­هاي جديدي را هم به لحاظ مديريتي و هم به لحاظ دستگاه­ها و تجهيزات نشر در ايران پياده کرد. انتشارات اميرکبير داراي بخشهاي گوناگون از جمله روابط عمومي و روابط فرهنگي ناشر با پديدآورنده بوده و زماني به عنوان بزرگ‌ترين انتشارات خاورميانه شناخته مي­شد. بسياري از نويسندگان و چهره­هاي شاخص فرهنگي با اين انتشارات همکاري مي­کردند (جعفري، 1383، ص34). اميرکبير همچنين از نخستين ناشراني بود که به درج آگهي در مورد کتابهاي تازه انتشار يافته، انتشار فهرست کتابها، و چاپ بروشور و پوستر براي کتاب پرداخت. اين انتشاراتي همچنين دو نمايشگاه کتاب در دانشگاه تهران برگزار کرد و براي بازاريابي در خصوص برخي کتابهاي خود به مکاتبه و ارسال نامه براي مسئولان و نيز ارسال نسخه­هاي رايگان کتاب براي اين افراد به منظور جذب مشتري مي­پرداخت (جعفري، 1383، ص44 و 49).

به جز «اميرکبير» ناشران ديگري نيز وجود داشتند که براي ترويج کتابخواني و رواج بازار نشر، ابتکارهايي را نشان دادند. براي مثال، در سال 1340 «انتشارات معرفت» طرحي با عنوان «لاتاري کتاب» پياده کرد که در آن تعدادي کتاب با قيمتهاي متفاوت همه با يک قيمت (20 ريال) فروخته مي­شدند. در اين کتابها، که درون پاکت بودند، گاه کتابهايي با قيمتهاي زياد هم يافت مي­شد و همين مشتريان را به خريد کتاب تشويق مي‌کرد. «انتشارات گوتنبرگ» نيز در همان زمان طرح فروش کيلويي کتاب را پياده کرد که با استقبال مواجه شد (کاشي­چي، 1383، ص 158).

اما هيچ يک از اين تلاشها در حدي نبود که به تشکيل جايگاهي مستقل براي بازاريابي در ساختار ناشران آن زمان منجر گردد و تا چندي پيش نيز ناشران (هم بزرگسال و هم کودک) همچنان از شيوه­هاي سنتي براي فروش و بازاريابي استفاده مي­کردند (موسايي، 1383، ص 392). گو اينکه در حال حاضر ناشران بيشتري به ضرورت پرداختن به فعاليتهاي بازاريابي پي برده و به شکلهاي گوناگون به آن مي­پردازند.

روشهاي بازاريابي

امروزه ناشران مختلف در سراسر جهان از روشهايي گوناگون براي بازاريابي کتاب استفاده مي­کنند. اين روشها به طور معمول با توجه به بضاعت و گستره فعاليت ناشر اعمال مي­شود. در پاره­اي موارد نيز، بازاريابي توسط بنگاه­هاي فرهنگي به جز ناشر انجام مي­شود. برخي از روشهاي معمول بازاريابي که اکنون انجام مي­شود، به قرار زير است:

1. برگزاري نمايشگاه

برگزاري نمايشگاه­هاي کتاب در سطوح محلي، ملي و بين­المللي از جمله رايج­ترين راه­هاي بازاريابي کتاب است. وقتي از برپايي نمايشگاه کتاب سخن به ميان مي­آيد، بر خلاف تصور رايج در ايران که از آن به مکاني براي فروش کتابها با تخفيف ويژه تعبير مي­شود، هدف تنها فروش کتاب نيست بلکه ارائه تازه­ترين کتابهاي انتشار يافته توسط يک ناشر نيز مطرح است. بازديد کنندگان اين کتابها را مشاهده کرده و آنها را در فهرست اولويتهاي خود براي خريدهاي بعدي قرار مي­دهند.

بزرگترين و مشهورترين نمايشگاه بين­المللي کتاب که در جهان برگزار مي­شود، نمايشگاه بين­المللي کتاب فرانکفورت است که قدمتي بسيار ديرينه دارد.

تا اواخر سده شانزدهم ميلادي بازار مکاره کتاب فرانکفورت يکي از مراکز مهم عرضه کتاب در جهان به شمار مي­آمد، تا آنکه در سال 1956 ميلادي، در دوران ماکسيميليان دوم، دربار و کليساي عيسوي کميسيوني به منظور نظارت بر توليد کتاب و با هدف مميزي تشکيل دادند که دگرگونيهاي ژرفي را در صنعت نشر کتاب پديد آورد و موجب رکود در توليد و نشر و پخش کتاب شد. اين رکود همچنان ادامه داشت تا آنکه در سال 1949 ميلادي يعني حدود چهار سال پس از پايان جنگ جهاني، 205 ناشر آلماني در کليساي پاول فرانکفورت گرد هم آمدند و با عرضه ده هزار عنوان کتاب جديد و قديم، نخستين نمايشگاه کتاب را پس از جنگ برپا کردند و بدين ترتيب دوره­اي جديد در تجارت و عرضه کتاب، در قالب نمايشگاه کتاب فرانکفورت آغاز شد.

جالب آنکه از همان اولين نمايشگاه کتاب و با وجود کمبود امکانات مالي و تبليغاتي و سازماني، گردانندگان نمايشگاه، بهره­‌وري اقتصادي را در کنار فعاليت فرهنگي يکي از اهداف اصلي خود قرار داده بودند و با ابتکارهاي جالب تبليغاتي سعي در جلب بازديدکنندگان داشتند. براي مثال، شتري را از باغ وحش فرانکفورت به امانت گرفتند و پارچه­اي سفيد بر پشت و کوهان آن انداختند که بر روي آن نوشته شده بود: «فقط شتر کتاب نمي­خواند!» و اين شتر را در خيابانهاي اصلي فرانکفورت مي­گرداندند. البته برگزارکنندگان نمايشگاه در کنار هدفهاي اقتصادي و فرهنگي، مترصد تأثيرگذاري بر تحولات اجتماعي و سياسي نيز بودند. با اين همه، در دو دهه نخست برگزاري نمايشگاه، جنبه­هاي اقتصادي و تلاش در جهت توليد و نشر و پخش کتاب، سهم بيشتري در مسير تکوين و توسعه و تکامل آن داشت (ناقد، 1383).

در ايران، تجربه برپايي نمايشگاه کتاب به منظور رونق بخشيدن به بازار فروش کتاب، به حدود سال 1336 باز مي­گردد. اين نمايشگاه نسبتاً کوچک توسط انتشارات اميرکبير به مديريت عبدالرحيم جعفري در دانشگاه تهران برگزار شد. نمايشگاه اختصاصي چاپ شاهنامه نيز تلاشي مشابه بود که باز هم توسط انتشارات اميرکبير در همان مکان منعقد شد (حدادي، 1386، ص12). در سال 1355 نيز به همت محمود کاشي­چي مدير انتشارات گوتنبرگ، نخستين نمايشگاه خود جوش ناشران در مقابل دانشگاه تهران و در نخستين بازارچه کتاب تهران برگزار شد. «ظرف چند روز نمايشگاه در بازارچه کتاب در خيابان انقلاب آماده شد. نمايشگاهي که قرار بود يک هفته برگزار شود، سه بار تمديد شد و کتابي نبود که ناشران بياورند و فروش نرود» (کاشي­چي، 1383، ص 167). با اين حال، اين قبيل نمايشگاه­ها در ايران ادامه پيدا نکرد تا سرانجام نخستين نمايشگاه بين­المللي کتاب تهران در آبان 1366 پا به عرصه وجود گذاشت. اين نمايشگاه در سطحي محدود و با شرکت تعدادي ناشر داخلي و خارجي ـ حدود 300 ناشر ـ برپا شد و استقبال از آن نيز چندان چشمگير نبود. از سال 1367، زمان برگزاري نمايشگاه به ارديبهشت ماه هر سال تبديل شد و به شکلي منظم همه ساله تاکنون برگزار شده است (حدادي، 1386، ص 12).

در ايران، به دليل عرضه کتابهاي خارجي با يارانه دولتي و کتابهاي ايراني با تخفيف ويژه، نمايشگاه بين المللي کتاب عملاً به يک فروشگاه بزرگ کتاب تبديل شده و کاربري اوليه خود را تا حدود زيادي از دست داده است. اين شکل عرضه کتاب، چه در سطح نمايشگاه بين­المللي و چه در قالب نمايشگاه­هاي محلي کوچکي که در شهرستانها برگزار مي­شود، به دليل فروش کاذب و مقطعي که ايجاد مي­کند، موجب تضعيف کتابفروشي­ها و خرده فروشهاي محلي مي­شود و بدين ترتيب در دراز مدت به چرخه اقتصاد نشر ضرر و زيانهاي جبران‌ناپذيري وارد مي‌سازد (همايي، 1385، ص 13).

2. ايجاد نوآوري در روشهاي توزيع و فروش کتاب

يکي از حياتي­ترين بخشهاي بازاريابي هر کالا يا خدمتي، در شيوه­هاي توزيع آن متجلي مي­شود. توزيع کتاب، که در عرف ناشران به عنوان پخش از آن ياد مي­شود، فرايندي است که ميان ناشر، کتاب‌فروش و خريدار نهايي در جريان است و چنانچه به درستي انجام نشود، حاصل کار ناشران به کتاب‌فروشيها و در نهايت به دست خريداران نخواهد رسيد.

الف) کتاب‌فروشيها

کتاب‌فروشيها واسطه ميان خريداران و ناشران به شمار مي‌روند و هر چه متنوع­تر و گسترده­تر عمل کنند، موجب رونق بيشتر بازار کتاب مي­شوند. در برخي از کشورهاي جهان، کتاب‌فروشيها در طول زمان به محلي براي گردهمايي نويسندگان، خوانندگان و روشنفکران تبديل مي­شوند و برخي برنامه­هاي نقد و بررسي و شعرخواني و داستان­خواني نيز در آنها برگزار مي­شود. اين کتاب‌فروشيها بتدريج از کتاب‌فروشيهاي محلي کوچک به فروشگاه­هاي زنجيره­اي با امکانات جديد تبديل و با شيوه­هاي جديد اداره مي­شوند (چگونه به ...[13][13].، 2005، ص31).

نسل جديد کتاب‌فروشيها در ايران، که با تأسيس «پکا» (شرکت پخش و توسعه کتاب ايران) در سال 1376 آغاز شده و با راه‌­اندازي چند کتاب‌فروشي در خيابان کريمخان تهران ادامه پيدا کرد، مي­تواند نماد تحول در بازار کتاب ايران باشد. نوآوري در فضا و چيدمان قفسه­ها، عرضه ساير محصولات فرهنگي، استفاده از فهرستهاي رايانه­اي براي نشان دادن موجودي مخزن، استقرار فضايي به عنوان کافي شاپ براي استراحت خريداران و مطالعة بيشتر کتابها در محل و برگزاري جشنهاي رونمايي کتاب و ساير مراسم فرهنگي در آنها، از جمله خصوصيات اين نوع کتاب‌فروشيهاست.

در «پکا» (پخش کتاب ايران، که بنا بود بزرگترين کتابفروشي ايران باشد)، بخشي مخصوص کتابهاي کودکان وجود داشت، که يک فروشنده متخصص ادبيات کودک آن را اداره مي­کرد و تنها کتابهايي را که در فهرست کتابهاي مناسب شوراي کتاب کودک آمده بودند، به فروش مي‌رساند. «پکا» از چندي پيش، به دليل بروز برخي مشکلات از شکل اوليه خود خارج و بخش کودکان آن نيز تقريباً تعطيل شد. ساير کتاب‌فروشيها نيز در حال حاضر بخشي مخصوص کودکان که با آن کيفيت اداره شود، ندارند.

ب) فروش اينترنتي

ابزارها و رسانه­هاي جديدالکترونيکي، علاوه بر حوزه اطلاعات و اطلاع­رساني، تجارت و بازرگاني را نيز تحت تأثير قرار داده است. هم اکنون در برخي از کشورهاي جهان بسياري از نيازهاي روزانه و ساير نيازمنديها را مي­توان از طريق شبکه اينترنت خريداري کرد. يکي از اين اقلام، کتاب است. با توجه به اينکه برخي افراد ممکن است به طور مستقيم به کتاب‌فروشي دسترسي نداشته يا انجام سفرهاي درون شهري برايشان دشوار باشد، اين شيوه خريد کتاب مي­تواند با استقبال مواجه شود. اما تمايل دروني خريداران به توّرق کتاب و لمس آن را نيز نبايد فراموش کرد. بويژه در کودکان، ممکن است اين شيوه تنها درخصوص کتابهايي که قبلاً ديده­اند، مفيد باشد.

بسياري از ناشران هنوز از فرصتهاي اينترنت براي معرفي، عرضه، و فروش آثار خود بهره نبرده­اند و البته اين وضعيت تنها خاص ايران نيست، در خارج از کشور نيز، ناشران، بويژه ناشران کتاب کودک، معتقدند: «ما هنوز به اينترنت به عنوان جايي براي خريد کتاب فکر مي­کنيم، نه جايي براي فروش کتاب» (هولت، 2005، ص 33).

«آمازون»[14][14] يکي از موفق­ترين فروشندگان کتاب به صورت الکترونيکي در سطح جهان است. آمازون به تعبيري بزرگترين فروشگاه اينترنتي است (بزرگترين....، 2005). آمازون گرچه به جز کتاب، وسايل الکترونيکي نيز مي­فروشد، اما عمده شهرتش را مديون فروش کتاب است. آمازون کتابهاي خريداري شده را حدود دو روز پس از خريد به خريدار تحويل مي‌دهد.

در سال 2005 اين سايت حدود 50 ميليون مشتري داشت (بزرگترين... ، 2005). اين سايت براي هر مشتري يک نيمرخ[15][15] الکترونيکي تشکيل مي­دهد و مشخصات کارت و اعتباري و آدرس او را به حافظه مي­سپارد. همچنين بر مبناي خريدهاي پيشين يک مشتري، کتابهاي تازه به وي معرفي مي­شوند. خدمات اين سايت تا حدي گسترش پيدا کرده که در صدد است راهکاري بيابد تا بر اساس آن بنا به تقاضاي مشتريان، کتاب چاپ کند (بزرگترين...، 2005).

حوزه فعاليت آمازون تمامي گروه­هاي سني از جمله کودکان و نوجوانان را نيز پوشش مي­دهد. در ايران سايتي به نام «ايران­بين»[16][16] چند سالي است کار فروش الکترونيکي کتاب را انجام مي­دهد. با خريد الکترونيکي از اين سايت، کتاب خريداري شده در محل دلخواه خريدار به او تحويل داده مي­شود. «ايران‌بين» علاوه بر مشخصات کتابشناختي کتاب، تصوير جلد کتابها را همراه با چکيده­اي از آنها در اختيار مشتريان قرار مي­دهد تا تصميم­گيري براي خريد را براي آنها تسهيل نمايد و از اين نظر مانند همتاي غربي خود يعني سايت آمازون عمل مي­کند.

اين سايت همچنين اقدام به جذب بازارياب براي فروش کتابهاي فارسي و خارجي نيز نموده و تسهيلاتي نيز براي بازاريابهاي خود فراهم مي­کند. بازاريابها با جذب مشتريهاي بيشتر کارتهايي را دريافت مي‌کنند که با استفاده از آنها مي­توانند با تخفيف کتاب خريد کنند و هزينه پست نيز نپردازند (اطلاعات کلي...، 1386).

در سالهاي اخير، برخي ناشران بزرگ با شرکت گوگل[17][17] مذاکراتي کرده و بخشهايي از کتابهاي خود را بر روي گوگل قرار داده­اند. بدين ترتيب، کاربران علاوه بر اطلاعات موجود در وب، مي­توانند در کتابها نيز جستجو کنند. بديهي است، امکان دسترسي به نسخه تمام متن همه کتابها وجود ندارد، اما با اين تمهيد، در کاربر براي خريد کتاب انگيزه ايجاد مي­شود. در حقيقت، ناشران اين کار را در راستاي فعاليتهاي بازاريابي خود انجام مي­دهند (راندال[18][18]، 2007).

3. تبليغات يا آگهي­هاي تجارتي

آگهي­هاي بازرگاني بويژه اگر در رسانه­هاي عمومي فراگيري همچون تلويزيون و راديو پخش شوند، مي‌­توانند تأثير زيادي بر مخاطبان خود داشته باشند. درج اين آگهي­‌ها در نشريات نيز از روشهايي است که برخي ناشران از گذشته دنبال مي‌کرده‌اند. استانداردهاي تبليغ کتاب در مطبوعات، مشخصاً از زمان جنگ جهاني دوم به بعد ظهور کرد. تهيه اين آگهي­‌ها در ابتداي امر به عهده کارکنان همان بنگاه انتشاراتي بود، اما بعدها اين کار به بنگاه­هاي تبليغاتي حرفه­اي سپرده شد (نشر ـ تاريخچه، 1977، ص 235).

اما واقعيت اين است که بسياري از ناشران، آگهي­هاي تبليغاتي را براي بازاريابي چندان مفيد نمي­دانند، زيرا درج اين آگهي­ها در نشريه‌هاي کثيرالانتشار، يا پخش آنها از شبکه‌هاي تلويزيوني و راديويي هزينه بسيار زيادي در بر دارد، که سود حاصل از فروش کتابها نيز آن هزينه را در کوتاه مدت تأمين نخواهد کرد (همايي، 1383، ص410). از سوي ديگر، برخي مطبوعات تنها در صورتي حاضر به چاپ مطلبي در خصوص معرفي و نقد و بررسي يک کتاب هستند که از آن ناشر آگهي­هاي بازرگاني نيز دريافت کرده باشند (نشر ـ تاريخچه، 1977، ص 235).

در ايران، نشريات محدودي هستند که رسماً به جذب آگهي براي کتابها مي‌پردازند. البته، اين نشريات نيز اغلب مخاطب عام ندارند و عمدتاً قشر فرهنگي و فرهيخته مخاطبان آنها شمرده مي‌­شوند. روزنامه­ها نيز در طيفي بسيار اندک اقدام به درج آگهي براي يک کتاب يا ناشر خاص ­مي­نمايند. از طرفي، آگهي‌­هاي تلويزيوني نيز به حدي گران هستند که مطمئناً براي ناشران تجاري بازار خصوصي، به لحاظ هزينه سودمندي، پخش اين آگهي­ها ثمربخش نخواهد بود، زيرا در هرصورت دايره کساني که تحت تأثير اين آگهي­ها قرار گرفته و به خريد آن کتاب تشويق شوند نيز، چندان گسترده نبوده و از قشر کتابخوان فراتر نمي­رود. شمارگان بسيار پايين کتاب در ايران، عامل ديگري است که ناشران را از هزينه کردن براي تبليغات کتابها باز مي­دارد (کيائيان، 1386؛ تهوري 1386). تنها موارد بسيار اندکي از آگهي­هاي بازرگاني که براي کتابها، بويژه کتابهاي کودکان، تاکنون پخش شده است، به چند ناشر دولتي از جمله «کانون پرورش فکري کودکان و نوجوانان» و «سروش» مربوط است، که اغلب پيش از شروع برنامه­هاي کودکان و نوجوانان از تلويزيون پخش مي­شود.

4. فهرستهاي ناشران

فهرست تازه­ها و فهرست انتشارات از ساده­ترين و ابتدايي­ترين روشهاي بازاريابي و معرفي محصول است که توسط ناشران انجام مي­شود (نشر- تاريخچه، 1977، ص 235). در پاره­اي موارد، ناشران همين فهرستهاي فصلي يا ماهانه را به صورت درهم کردي ساليانه، به اتفاق ديگر ناشران منتشر مي­کنند. يکي از قديمي­ترين نمونه­هاي آن PTLA[19][19] است، که به صورت ساليانه منتشر مي­شد.

فهرستهاي ناشران، معمولاً بيش از آنکه براي خوانندگان عادي مفيد باشد، براي کتابداران کاربرد خواهد داشت، زيرا خوانندگان عادي علاقه­مند به دنبال کردن اخبار و نقد کتابها در قالب موضوعي هستند، بنابراين جستجوهاي خود را به صورت هدفمند و موضوعي دنبال مي­کنند؛ حال آنکه کتابخانه‌ها به دليل حجم بالاي خريد، بسياري از انتخابهاي خود را بر مبناي شناختي که از ناشران دارند، انجام مي­دهند.

طبيعي است، فهرستهاي ناشران کتاب کودک نيز بيشتر براي کتابداران کتابخانه‌هاي کودکان مناسب است و براي کودکان نمي­تواند چندان مفيد باشد.

5. معرفي و نقد و بررسي کتاب

امروزه از محملهاي گوناگوني مي­توان براي معرفي و نقد و بررسي کتاب بهره جست. مهم­ترين رسانه­ها و امکاناتي که براي معرفي کتاب به جامعه مخاطب و پرداختن به آن در قالب جلسات نقد و بررسي وجود دارد، عبارتند از:

الف) مطبوعات

نشريه‌ها يکي از بهترين مجراها براي معرفي و نقد کتابهاي تازه هستند. گاهي نقش مطبوعات مي­تواند تنها به معرفي مختصري از کتاب در صفحات ادبي و فرهنگي (بويژه در روزنامه­ها) محدود باشد. گاهي نيز مقاله‌هاي مفصل و معتبري در برخي نشريه‌ها در خصوص نقد و بررسي يک کتاب تازه انتشار يافته چاپ مي­شود که نقش مهمي در معرفي کتاب به جامعه و شناخت بيشتر خوانندگان احتمالي از کتاب دارد.

اخباري که در صفحات ادبي روزنامه­ها در مورد کتابهاي تازه انتشار يافته درج مي‌شود، نوعي تبليغ رايگان براي کتابها محسوب شده و البته خود ناشران و مديران بازاريابي نيز نقش مؤثري در پيگيري اين­گونه امور دارند. به علاوه، گاهي نيز جنبه­هاي خاصي از يک کتاب موجب مي­شود برخي مطبوعات به چاپ مطلبي در خصوص آن مبادرت ورزند (نشر ـ تاريخچه، 1977، ص 235).

طي چند سال اخير که تنوع مطبوعات در ايران افزايش يافته و روزنامه­هاي جديدي نيز منتشر شده است، صفحات معرفي و نقد کتاب در مطبوعات نيز گسترش يافته و حتي برخي از روزنامه­ها صفحه­اي خاص کتاب دارند و در آن به معرفي و نقد مفصل يک کتاب از جوانب گوناگون پرداخته و در ستونهاي جانبي نيز معرفيهاي مختصري از کتابهاي تازه انتشار يافته در موضوعات گوناگون درج مي­کنند.

برخي از مجله‌ها نيز صرفاً وظيفه معرفي کتابهاي تازه و نقد و بررسي حرفه­اي برخي کتابها را بر عهده دارند. مجله «جهان کتاب» که بيش از دوازده سال از انتشار آن مي­گذرد، همچنين نشريه‌هاي خانه کتاب ايران که زير عنوان «کتاب ماه» و در حوزه­هاي گوناگون (ادبيات و فلسفه، کودک و نوجوان، کليات، علوم اجتماعي، علوم و فنون و...) منتشر مي­شوند، از جمله اين نشريه‌ها هستند.

البته، حجم انتشارات در حدي است که اين نشريه‌ها نمي­توانند تمامي کتابهاي بازار نشر را پوشش داده و تنها تعداد اندکي از کتابها اقبال ظاهر شدن در اين صفحات را پيدا مي­کنند. اين محدوديت در خصوص کتابهاي کودک نيز پابرجا بوده و با وجود اينکه کتابهاي کودکان حجم نسبتاً قابل توجهي از انتشارات را تشکيل مي­دهند، جرايدي که به معرفي و نقد اين انتشارات بپردازند، چندان زياد نيست.

ب) برنامه­هاي راديويي و تلويزيوني

راديو و تلويزيون­ از جمله فراگيرترين رسانه­ها هستند که مخاطبان آنها را تمامي اقشار جامعه تشکيل مي­دهد. برخي از شبکه­ها و ايستگاه­هاي راديويي برنامه­هايي مخصوص معرفي کتاب دارند. اين برنامه­ها اغلب در حد معرفي کتاب بوده و کمتر به نقد و بررسي آنها مي­پردازند.

ج) وبلاگ

وبلاگها به عنوان يکي از جديدترين ابزارهاي رسانه­اي، توانسته­اند طيف وسيعي از کاربران اينترنت را به خود جلب کرده و خوانندگان زيادي داشته باشند. معرفي و نقد کتابهاي جديد، از اولين موضوعاتي بود که معمولاً در وبلاگها به آن پرداخته مي­شد. بسياري از خوانندگان، اخبار مربوط به کتاب را از طريق اينترنت و وبلاگها دنبال مي­کنند. وبلاگها از آنجا که مشمول زمان نشده و به سرعت به روز مي­شوند، مي­توانند جديدترين اخبار و مطالب را در اختيار کاربران قرار دهند.

استفاده از وبلاگها به دليل ديگري نيز مي­تواند در بحث بازاريابي کتاب حايز اهميت باشد. از آنجا که متوليان وبلاگها را عموماً اشخاص (حقيقي) تشکيل مي­دهند، معرفي و نقد و تحليل يک کتاب در وبلاگها را مي­توان در دسته بازاريابي دهان به دهان يا فرد به فرد گنجاند که در بازاريابي يکي از مؤثرترين راه­هاي جلب مشتري است، زيرا افراد عموماً به ساير مصرف­کنندگان و توصيه­هاي اشخاص بيش از آگهي­هاي بازرگاني و تبليغات رسمي اعتماد دارند.

وبلاگها خصوصيت منحصر به فرد ديگري نيز دارند. در هر وبلاگ خوانندگان مي­توانند در خصوص مطلب مندرج در آن صفحه اظهار نظر کنند، بنابراين ساير خوانندگان يک کتاب نيز مي­توانند نظرهاي موافق يا مخالف خود را در خصوص آن کتاب در يک وبلاگ به ثبت برسانند و بدين ترتيب در آن واحد خوانندگان با نظرهاي متعددي در خصوص يک کتاب مواجه خواهند شد.

برخي وبلاگها مشخصاً به معرفي کتاب مي­پردازند. پوشش موضوعي اين کتابها مي­تواند شامل حوزه بزرگسال و کودک باشد. برخي از اين وبلاگها عبارتند از:

www. Kbkb.persianblog.com

www. Ketab.parsibox.com

www. Ketabkhani.com

د) مراکز فرهنگي و کتابخانه هاي عمومي

يکي از کاربريهاي عمده کتابخانه­هاي عمومي، برگزاري مراسم و جلسه­هاي گوناگون، فرهنگي از جمله نشستهايي در خصوص نقد و بررسي کتابهاست. کتابخانه­هاي عمومي براي تشويق کاربران به مطالعه و معرفي آثار جديد مي­توانند با دعوت از کارشناسان و نويسندگان و مترجمان اين کتابها جلسات فوق را برگزار کنند.

6. وضعيت ظاهري کتاب

وضعيت ظاهري کتاب، اعم از قطع کتاب، نوع کاغذ، نوع صحافي، طرح روي جلد، گزارمانهاي ناشر که اغلب در آستر بدرقه يا پشت جلد به چاپ مي­رسد، نقش مؤثري در جلب اوليه مخاطب دارد. مخاطبي که از قبل با محتواي کتاب آشنايي ندارد، اولين مواجهه او با شکل ظاهري کتاب، بويژه طرح روي جلد آن است. طرح روي جلد علاوه بر آنکه بايد گوياي محتوا يا درونمايه کتاب باشد، نقش مؤثري در جلب مخاطب دارد. اهتمام به تصاوير و طراحي روي جلد کتاب در برنامه‌ريزيهاي بازاريابي کتاب، مي­تواند نقش مؤثري در انتخاب آن توسط مخاطب داشته باشد.

در بحثهاي عمومي بازاريابي، از جمله عوامل مؤثر در يک بازاريابي خوب، بحث بسته­بندي کالاست. چنانکه قبلاً نيز گفته شد، در يک نظام بازارگرا بسته بندي کالا تنها به منظور محافظت از آن کالا نيست، بلکه عامل تسهيل فروش، اطلاع­رساني و ايجاد انگيزه مصرف است. اگر ما جلد کتاب را جزئي از بسته­بندي آن تلقي کنيم، مي­توان پذيرفت که اين جلد تنها براي آن نيست که نام کتاب بر روي آن حک شود و مي­تواند نقشي به مراتب جذاب­تر داشته و در انتقال برخي مفاهيم به مخاطب کمک کند.

در خصوص کتابهاي کودکان، از آنجا که کودکان به تصاوير و شکل ظاهري اشيا توجه ويژه‌اي نشان مي­دهند، وضعيت ظاهري کتاب، شامل کيفيت صحافي، قطع کتاب و طرح روي جلد و تصاوير درون کتاب، به اعمال خلاقيت­ و دقت بيشتري نياز دارد. برخي از کودکان و نوجوانان کتابها را فقط بر مبناي ظاهر آنها انتخاب مي­کنند. به علاوه، برخي از والدين نيز کودکان خود را در انتخاب کتاب دلخواه خود آزاد مي‌گذارند و کودکان نيز از آنجا که هنوز مهارتهاي لازم را در خواندن کسب نکرده­اند، گاهي اوقات تنها بر مبناي جلد و خصوصيات ظاهري يک کتاب، خريد آن را از والدين خود درخواست مي‌نمايند. در ايران، طي چند سال اخير توجه به وضعيت ظاهري کتاب بيشتر شده و ناشران از برخي طراحان حرفه­اي براي طراحي جلد کتابهايشان دعوت به همکاري کرده­اند. به علاوه، در پاره­اي موارد انتخاب يک طرح متحدالشکل براي يک سلسله انتشارات مي­تواند به نحو مؤثرتري نظر مخاطب را به آن سلسله از کتابها جلب نمايد (پايا، 1383، ص 453).

برخي ناشران براي ارائة يک معرفي اجمالي از کتاب به خواننده، معرفي کوتاهي که به آن «گزارمان» نيز اطلاق مي­شود، پشت جلد کتاب منتشر مي­کنند. اين گزارمان مي‌تواند توسط ناشر يا پديدآورنده کتاب نوشته شده باشد. در پاره­اي موارد نيز در چاپهاي چندم يک کتاب، ناشر منتخبي از اظهار نظرها و نقدهاي کوتاهي را که در هنگام انتشار کتاب صورت گرفته، به جاي آن گزارمان چاپ مي­کند.

در سالهاي اخير برخي از ناشران ايراني نيز از اين رويّه پيروي کرده و مطلب کوتاهي را در پشت جلد کتاب درج مي­کنند. ناشران کتابهاي کودک نيز گهگاه از اين روش استفاده مي­کنند. در کتابهاي کودکان معمولاً سعي مي­شود اين گزارمان با لحني دوستانه و جذاب نوشته شود، به نحوي که کودک را به خواندن آن کتاب ترغيب نمايد.

7. هداياي تبليغاتي

يکي از رايج­ترين فعاليتهايي که بازاريابها براي جلب مشتري و معرفي محصولات خود انجام مي­دهند، استفاده از هداياي تبليغاتي است که به شکلهاي گوناگون مشتري را به استفاده از آن محصول ترغيب مي­نمايد. توزيع اين نوع کالاهاي تبليغاتي براي هرگونه کالا و خدماتي امکان­پذير بوده و تقريباً نيز در بسياري از کشورهاي دنيا رايج است. در برخي کشورهاي غربي براي تبليغ کتابهاي کودک، از عروسک، آب نبات، کيف و ... که تصاويري از مضامين و شخصيتهاي کتاب دارد، استفاده مي­شود (روزن[20][20]، 2002، ص 134). بسياري از ناشران نيز براي تبليغ انتشارات خود از کالاهايي مانند خودکار، نشانه کتاب و... استفاده مي­کنند. در ايران نيز اين کار توسط برخي ناشران انجام مي­شود. اما اينکه براي يک کتاب خاص کادوي تبليغاتي توزيع شود، چندان رايج نيست و در ايران نيز کمتر ناشري براي کتابهاي خود به طور خاص و جداگانه کالاهاي تبليغاتي را سفارش مي‌دهد.

استفاده از برخي شخصيتهاي داستانها در هداياي تبليغاتي مي­تواند نقش مؤثري در ترغيب جامعة مخاطب، بويژه مخاطبان خردسال داشته باشد. اين هدايا موجب آشنايي کودک با يک اثر خاص شده و براي خواندن آن کتاب در وي انگيزه ايجاد مي‌نمايد. به دليل پايين بودن شمارگان کتاب در ايران، ممکن است اين کار براي ناشران چندان مقرون به صرفه نباشد، چنانکه تنها چند ناشر مانند «فرهنگنامه کودکان و نوجوانان» و انتشارات قدياني، در سطحي بسيار محدود اين تجربه را عملي کرده‌­اند.

8. برگزاري جشن رونمايي کتاب

مرسوم است که براي برخي از آثار ويژه، همزمان با انتشار کتاب، جشن رونمايي برگزار کنند. اين سنت به منظور نوعي آشنايي خوانندگان با کتاب، همچنين تقدير از پديدآورندگان آن، معمولاً به همت ناشر انجام مي­شود. در ايران نيز برخي از ناشران، براي برخي از آثار خود، البته در سطحي بسيار محدود اين کار را انجام داده­اند. پخش کتاب ايران (پکا) به هنگام فعاليت خود، برگزارکنندة برخي از اين جشنها بود. ناشران معدود ديگري مانند نشر ثالث، چشمه و ققنوس نيز براي برخي از آثار خود چنين مراسمي برپا مي­کنند. در حوزه کودک نيز شوراي کتاب کودک مقارن با انتشار جلد دهم «فرهنگنامه کودکان و نوجوانان»، اقدام به برگزاري جشن رونمايي براي اين اثر نمود.

9. پوستر

از ديگر راه­هاي نسبتاً ساده، عملي و کم هزينه براي تبليغات و بازاريابي کتاب، چاپ پوستر براي آن است. ناشران معمولاً مقارن يا پيش از انتشار يک کتاب، پوستري براي آن طراحي و منتشر مي­کنند. در ايران اين پوسترها معمولاً در دايرة همان انتشاراتي باقي مانده و توزيع نمي­شود.

10. ارسال رايگان کتاب براي برخي صاحب نظران و مراکز فرهنگي مانند کتابخانه هاي عمومي

اين روش که معمولاً توسط بسياري از ناشران اعمال مي­شود، موجب مي­شود کتاب زودتر در ميان جامعه مخاطب شناخته شود و موجبات نقد و بررسي و معرفي زودهنگام کتاب را نيز فراهم مي­کند. در بسياري از نقاط دنيا يکي از عمده­ترين مشتريانِ ناشران کتاب کودک را کتابخانه­هاي کودکان تشکيل مي­دهند. کتابداران کودک معمولاً با دقت اخبار تازه­هاي نشر را دنبال مي‌کنند و براي مجموعه­هاي خود دست به انتخاب مي­زنند.

در ايران، تعداد کتابخانه­هاي کودکان، بسيار اندک است. به جز بخشهاي نسبتاً محدود کودکان در کتابخانه­ها عمومي، کتابخانه­هاي کودکان و نوجوانان، منحصر به کتابخانه­هاي کانون پرورش فکري کودکان و نوجوانان و کتابخانه­هاي آموزشگاهي مي‌شوند. کتابخانه­هاي کانون درحوزه مجموعه­سازي عمدتاً به انتشارات کانون متکي هستند و در کتابخانه­هاي آموزشگاهي نيز انتخاب منابع به صورت متمرکز انجام مي­شود. شايد بتوان يکي از دلايل پايين بودن شمارگان کتاب کودک در ايران را کمبود کتابخانه‌هاي کودک در شکل استاندارد آن براي حمايت از اين بخش از بازار نشر دانست.

11. سايتهاي ناشران

از ره‌آوردهاي دنياي الکترونيکي، داشتن وبگاه­هاي شخصي است که ناشران مي‌توانند براي معرفي، آثار تازه انتشاريافته، تبليغات، فروش، انتشار اخبار مربوط به بازار نشر و ... از آن مدد جويند. در حال حاضر، هر چند همه ناشران از اين امکان بهره­برداري نمي­کنند، بسياري از ناشران بزرگ و صاحب نام خارجي و تعداد اندکي از ناشران ايراني، وب‌سايتهاي متنوعي دارند که در آن انتشارات خود را به تفکيک موضوع فهرست کرده و حتي امکان برقراري تماس با نويسندگان و مترجمان آثار با مخاطبان را نيز بعضاً فراهم مي‌کنند. اين ناشران همچنين تمامي نقد و بررسيهايي را که در نشريات گوناگون در خصوص کتابهاي آنان به چاپ رسيده، در سايت خود قرار داده و مشتريان مي­توانند محصولات آن ناشر را به صورت الکترونيکي خريداري کنند.

براي مثال، انتشارات «هارپرکالينز»[21][21] در سايت خود برنامه­هاي مستقلي براي کودکان و نوجوان، والدين، معلمان و کتابداران ارائه کرده است. خبرنامه­هايي نيز مخصوص کتابداران و معلمان دارد که در سايت منتشر نموده. از طريق اين سايت، کتابخانه­هاي کودکان و مدارس مي­توانند نويسندگان را دعوت کنند. گروه­هاي جمع­خواني و راهنماي خواندن کتابهاي گوناگون نيز از ديگر برنامه­هاي اين سايت است. يکي از نمونه­هاي خوب وب‌سايتهاي انتشاراتي در ايران، سايت انتشارات ققنوس است. فهرست انتشارات ناشر، امکان خريد الکترونيکي، اخبار تازه‌هاي نشر و... از امکانات و محتويات اين سايت است.

11. اهداي جوايز مختلف به کتابها

در اغلب کشورهاي دنيا مرسوم است بنيادهايي در موضوعهاي مختلف، به بهترينهاي منتشر شده در هر حوزه­اي جوايزي به صورت نقدي و غيرنقدي اهدا مي­کنند. اين جوايز تأثير زيادي در ترغيب مخاطبان به خريداري و خواندن آن کتاب دارد و موجب مي­شود به چاپهاي چندم برسد. بويژه در خصوص جوايز ادبي اين تأثير دو چندان است و گاهي اوقات ناشران خود از بنيانگذاران و پشتيبانان چنين حرکتهايي هستند و بدين وسيله رونقي در بازار نشر ايجاد مي­کنند.

12. اقتباسهاي ادبي

اقتباسهاي ادبي، يعني ساختن يک فيلم سينمايي، تئاتر، يا مجموعه تلويزيوني بر اساس يک اثر ادبي، معمولاً موجب اقبال عامه نسبت به آن اثر مي­شود و در فراگيري و فروش آن نيز تأثير بسزايي دارد. در بسياري موارد، پس از اينکه نسخه­هاي سينمايي، تلويزيوني يا انيميشن اين آثار ساخته شد، تقاضا براي خريد و خواندن آنها افزايش مي‌يابد. (هولت[22][22]، 2004، ص 31).

13. ساير روشها

به جز روشهايي که شرح داده شد، برخي روشهاي بعضاً خلاقانه نيز وجود دارد که به شکلي موردي ممکن است قابل اجرا باشد. چنين روشهايي که گاه به صورت محرمانه اعمال شده و از روشهاي اختصاصي ناشر شمرده مي­شوند، هميشه قابل شناسايي يا اجرا نيستند و بسته به نوع کتاب و گروه سني مخاطب، مي­توانند متفاوت باشند.

برخي از اين روشها همان­گونه که گفته شد، قابل تعميم نبوده و بنا به شرايط خاص شکل گرفته­اند. به عنوان مثال، گروهي موسوم به «دوستداران فرهنگنامه کودکان و نوجوانان»، وابسته به شوراي کتاب کودک، سالها به شيوه‌هاي گوناگون از جمله برگزاري کنسرت، نمايشگاه­هاي هنري، ايجاد خانواده فرهنگنامه، و فروش کالاهاي تبليغاتي به نفع آن، براي کسب منابع مالي و نيز ترويج و حمايت از اين اثر فعاليت مي­کردند. هر چند دوستداران فرهنگنامه چندي پيش در اقدامي خودخواسته به انحلال تن دادند، اما تجربه اين گروه در تاريخ نشر، تجربه‌اي ارزشمند شمرده مي­شود (انصاري، 1385).

چندي پيش نيز يکي از شرکتهاي وارد کننده کالاهاي خانگي، يک کتاب مرجع نسبتاً گران قيمت را از ناشر آن يکجا خريداري کرد تا به ازاي خريد يک کالاي خانگي، يک دوره از آن را به خريداران خود هديه کند (طالبي­نژاد، 1386، ص 4).

تکرار اين تجربه­ها هرچند دشوار است، کمک شايان توجهي به حمايت از بازار نشر و ناشران خواهد کرد. تا زماني که خريد يک کتاب و هزينه­هاي مترتب بر آن براي عامه مردم، بويژه طبقه متوسط توجيه نشده و حاضر به اختصاص بخشي از درآمد خود براي خريد کتاب نباشند، بايد از اين روشهاي کمکي براي رونق بخشيدن به اقتصاد نشر بهره جست.

نتيجه­گيري

روشهاي بازاريابي در شکل غايي خود، قرار است جامعه مخاطب را تحت تأثير قرار دهد و تمام مشتريان بالقوه را به فعليت برساند. در خصوص بازار کتاب، اين روشها بايد به­گونه­اي باشد، که شمار خوانندگان و خريداران کتاب را به حداکثر برساند و علاوه بر تأمين نيازهاي مطالعاتي آنان و کسب رضايت آنها، در نهايت به رونق بازار نشر منجر شود. نظر به اهدافي که بازاريابي مدرن درخصوص ارتقاي سطح سليقه مصرف­کننده و جهت دادن به مصرف دنبال مي­کند، بازاريابي کتاب مي­تواند در ايجاد عادت کتابخواني، همچنين تغيير ذائقه جامعه کتابخوان و هدايت آن به سمت آثار ناب و ارزشمند نقش مؤثري ايفا کرده و الگوي مطالعه جامعه کتابخوان را تغيير دهد. بدين ترتيب، با شکل­گيري اين الگوها در طول زمان، ناشران نيازهاي جامعه مخاطب را پيش‌بيني و بازار نشر را منطبق با آن تنظيم خواهند کرد.

اما اعمال روشهاي بازاريابي به آساني ميسر نبوده و بسياري از اين روشها ـ که شرح آنها در اين مقاله آمده است ـ مستلزم صرف هزينه­هاي نسبتاً کلاني است که در صورتي براي ناشران مقرون به صرفه و قابل اجراست که به فروش بيشتر و ايجاد تحول در بازار و خريداران منجر شود.

به دليل پايين بودن شمارگان کتاب در ايران، هزينه­هاي مترتب بر چاپ و انتشار آن نسبتاً سنگين است، از اين رو، مشاغل مربوط به حوزه نشر، اصولاً مشاغل پرسودي نبوده و حتي به نوعي راه رفتن بر لبه تيغ و به خطر انداختن سرمايه محسوب مي‌شود. تجارت کتاب نيز مانند هر تجارت ديگري تابع يک سلسله ضوابط بوده و پيش­شرط­ها و شگردهاي خاص خود را مي‌­طلبد. يکي از اين پيش­شرطها سودآور بودن آن تجارت است. بديهي است، اگر تجارتي براي عاملان آن سودي در بر نداشته باشد، رغبتي نسبت به ادامه آن نيز وجود نخواهد داشت.

از سوي ديگر، برخي معتقدند جلب مخاطب و تشويق مردم به کتابخواني، به تبليغات و سرمايه­گذاريهاي زيادي نياز دارد. بسياري از ناشران خود به ضرورت اين امر و البته شيوه­هاي گوناگون اجراي آن کاملاً واقفند، اما به دليل عدم برگشت سرمايه، تمايلي به انجام چنين برنامه­هايي ندارند.

در حال حاضر، اقتصاد نشر ايران بر روش تعداد انگشت شماري از اصحاب کتاب قرار دارد. پر واضح است، اين تعداد اندک نيز نمي­توانند در اين چرخه بيمار بهبودي حاصل کنند و تا زماني که بازار نشر ايران از اين دور باطل خارج نشود، نمي­توان به آينده و رونق آن چندان اميدوار بود.

در حوزه کتاب کودک، در عين حال که وضعيت حساس­تري حکمفرماست، اما با توجه به نمونه­هايي که از برخي از آنها ياد شد، به نظر مي­رسد شرايط مساعدتري برقرار بوده و ناشران کودک از حيث بازاريابي گوي سبقت را از ناشران بزرگسال ربوده­اند. برگزاري جشنهاي رونمايي کتاب، پخش آگهي­هاي تبليغاتي، توزيع کادوهاي تبليغاتي و وجود بنيادهاي فعال در حوزه ادبيات کودک مانند شوراي کتاب کودک و کانون پرورش فکري کودکان و نوجوانان، که پيوسته به بررسي يا انتشار کتاب کودک مشغولند، موجب شده اين بخش از بازار نشر، از رونق بيشتري برخوردار باشد، هر چند اين رونق لزوماً دليلي بر بهبود کيفيت کتابهاي اين گروه سني نيست.

در نظر گرفتن تجربه­هاي ناکامي مانند تعطيلي «پکا»، يا انحلال گروه «دوستداران فرهنگنامه کودکان و نوجوانان» ناگفته­هاي بسياري از وضعيت بازاريابي و فروش کتاب و در سطح کلي­تر، اقتصاد نشر را در بر دارد و اصحاب نشر نيز احتمالاً با التفات به چنين تجربه­هايي، تمايل چنداني به پيمودن مجدد اين راه از خود نشان نمي­دهند.

تغيير در سياستهاي يارانه­اي دولت در حوزه نشر، تقويت زيرساختهاي فرهنگي کشور بويژه در بخش کتابخانه­هاي عمومي و کودکان و نوجوانان که به افزايش رغبت عامه مردم به کتابخواني منجر مي­شود، بازنگري در روشهاي برگزاري نمايشگاه­هاي ملي و بين­المللي، ايجاد تسهيلات ويژه براي تبليغ و انتشار آگهي­هاي بازرگاني براي کتاب از سوي رسانه­هاي همگاني و تشويق صاحبان صنايع به سرمايه­گذاري­ در اين بخش و استفاده از فرصتهاي اين حوزه براي تبليغ کالاهاي خود، مي­تواند در دراز مدت به رونق اين بخش کمک کند.

منابع

ـ «اطلاعات کلي درباره چگونگي استفاده از خدمات سايت» (1386). ]پيوسته[. قابل دسترس در: http://www.iranbin.com/generalquestions.htm

ـ انصاري، نوش­آفرين (1385). شوراي کتاب کودک، تهران. مصاحبه، 25 بهمن.

ـ «بزرگترين کتابفروشي اينترنت افقهاي فکر را مي­گستراند» (2005). ]پيوسته[ قابل دسترس در:

http://www.bbc.co.uk/persian/business/story/2005/07/050714_ra-amazon-birthday.shtml

ـ بلوريان تهراني (1378). بازاريابي و مديريت بازار. تهران: مؤسسه مطالعات و پژوهشهاي بازرگاني.

ـ پايا، حسين (1382). تاريخ شفاهي نشر ايران. زير نظر عبدالحسين آذرنگ و علي دهباشي. تهران: ققنوس. ص 437- 464.

ـ تهوري، علي (1386). نشر ققنوس، تهران. مصاحبه، 15 ارديبهشت.

ـ جعفري، عبدالرحيم (1382). تاريخ شفاهي نشر ايران. زير نظر عبدالحسين آذرنگ و علي دهباشي. تهران: ققنوس. ص 13- 50.

ـ حدادي، نصرالله (1386). «اولين نمايشگاه­هاي کتاب ايران». اعتماد. 16 ارديبهشت.

ـ رمضان شيرازي، داوود (1382). تاريخ شفاهي نشر ايران. زير نظر عبدالحسين آذرنگ و علي دهباشي. تهران: ققنوس.

ـ طالبي­نژاد، احمد (1386). «مراتب هفت­گانه». ماهنامه هفت. 37. خرداد: 4- 5.

ـ عليزاده، حميد (1385). «بررسي کاربرد اصول بازاريابي محصولات و خدمات». فصلنامه کتابداري و اطلاع­رساني. 36. زمستان: 109-126.

ـ قزل­اياغ، ثريا (1383). ادبيات کودک و ترويج خواندن. تهران: سمت.

ـ کاتلر، فيليپ (1383). دائرة المعارف بازاريابي ازA تا Z. مترجمان عبدالحميد ابراهيمي، هرمز مهراني، احمد درخشان. تهران: آن.

ـ کاشي­چي، محمود (1382). تاريخ شفاهي نشر ايران. زير نظر عبدالحسين آذرنگ و علي دهباشي. تهران: ققنوس. ص 151- 168.

ـ کيائيان، حسن (1386). نشر چشمه، تهران. مصاحبه، 13 ارديبهشت.

ـ موسايي، داوود (1382). تاريخ شفاهي نشر ايران. زير نظر عبدالحسين آذرنگ و علي دهباشي. تهران: ققنوس. ص 377- 392.

ـ موسوي­زاده، زهرا (1382). «برنامه­ريزي و بازاريابي کتاب» دومين گردهمايي نقش اطلاع­رساني در توسعه فرهنگي: کتاب و فناوري اطلاعات. تهران: خانه کتاب. ص 327 – 338.

ـ ناقد، خسرو (1383). «فقط شتر کتاب نمي­خواند». ]پيوسته[. قابل دسترس در:

http://www.naghed.net/Gozaresh_ha/Frankfurte-Buchmesse.htm

ـ همايي، جعفر (1382). تاريخ شفاهي نشر ايران. زير نظر عبدالحسين آذرنگ و علي دهباشي. تهران: ققنوس. ص 393- 418.

ـ --------- (1385). «برنامه­هاي بلند مدت اتحاديه ناشران و کتابفروشان تهران». کتاب ماه کليات. 106-108. مهر- آبان: 8-15.

- Gerhardt, Lillian N. (1991). “who buys children’s book?”. School Library Journal. December: 4.

- Holt, Karen (2004). “Children’s books: the Great balancing act”. Publishers Weekly. January 5: 31-34.

- “How do you say ‘growing pain’ in Spanish” (2005). Publishers Weekly. January 17: 30-31.

- “Marketing” (2007). Wikipedia, the free encyclopedia. [online]. Available: http://en.wikipedia.org/wiki/Marketing.

- “Publishing, history of” (1977). The New Encyclopedia Britannica. Vol. 15. p. 221 – 257.

- Randall, Peter. E (2007). “Marketing and distribution services”. [online] Available: http://www.perpublisher.com/pub.html

- Rosen, Judith (2002). “Seinfeld to publish children’s book with LB”. Publishers Weekly. January 28: 134.

- Tebbel, John (1993). “Book: Publishing and selling”. The Encyclopedia Americana: International edition. Vol 4. p. 231- 240.

 


1. اين مقاله با راهنمايي استاد ارجمند آقاي دکتر فرج پهلو تهيه شده است.

2. دانشجوي دکتري کتابداري و اطلاع­رساني دانشگاه شهيد چمران اهواز r-maktabi@yahoo.com

3. product Oriented.

4. Market Oriented.

5. Consumer.

6. Book Fairs.

1.Marketing.

1. Product Oriented.

2. Market Oriented.

1. Gerhardt.

2. Publishing, history of.

3. Paperback.

1.“How do you say ‘Growing Pain’ in Spanish”.

1.www. Amazon.com.

2. Profile.

3. www.iranbin.com.

1. Google.

2. Randall.

1. Publishers Trade List Annual.

1. Rosen.

1. Harpercollins.

1. Holt.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

آمار yourkala.com